اینکه به کارکنانتان بگویید چه بکنند و یا چه نکنند، از شما یک رئیس خوب نمیسازد. برای اینکه یک مدیر تأثیرگذار و نمونه باشید باید بدانید چگونه به کارکنانتان انگیزه دهید، چه وظایفی را به آنها محول کنید، چگونه با شخصیتهای مختلف سازگار شوید، چگونه اقتدار به خرج دهید و چه کار کنید که در حضور شما احساس راحتی کنند. علاوه بر تمام اینها، وظایف و دغدغههای روزانۀ متعدد دیگری نیز بر دوش شماست که باید برای آن زمان و انرژی زیادی صرف کنید.
مدیرعامل بودن دفترچهی راهنما ندارد. مشخص است کسانی که در برترین رتبهی کار خود قرار میگیرند، تجربهی مدیریتی و اجرایی کمی ندارند. در مراحل اولیه، این افراد متوجه میشوند که درحال شکل دادن یک تجارت موفق هستند؛ اما هیچ ایدهای برای مدیریت کارکنان خود ندارند.مدیران زیادی هستند که تازهکار و جاهطلبند؛ اما در عین حال، باور دارند که برای رشد شخصیت و همچنین پیشرفت شرکت خود به کمک نیاز دارند. یکی از کارهایی که میشود انجام داد، کمک به عملکرد بهتر بهوسیلهی ارتقای توانایی، مهارت و بینش آنهاست.اگر برای مدیریت اعضای شرکت خود در تلاش هستید، این مطلب یک نقطهی شروع خوب برای افزایش تواناییهای شما است.
1. ساختن برای ماندن: عادات قدرتمند شرکتهای قدرتمند از جیم کالینز
شرکتهای ماندگار، رهبرانی را نمیخواهند که دائماً ساعت را اعلام کند و همه تابع او باشند و بر اساس زمان اعلام شدهی او، فکر و تصمیمگیری و اقدام کنند؛ شرکتهای ماندگار، رهبرانی را میخواهند که ساعت بسازند و آن را دراختیار کارکنان قرار دهند تا هر کسی خودش زمان را بسنجد. شرکتهای موفق، فقط به افزایش سود فکر میکنند، اما شرکتهای بزرگ و موفق و ماندگار، به مجموعهای از هدفها فکر میکنند که سود صرفاً یکی از آنهاست، اما مهمترین هدف نیست…
ما معتقدیم که همهی مدیران، مدیران عامل و کارآفرینان در دنیا باید این کتاب را بخوانند. همچنین اعضای هیات مدیره، مشاوران، سرمایهگذاران، روزنامهنگاران، دانشجویان رشتهی بازرگانی و هر فرد دیگری که به تشخیص ویژگیهای بادوامترین و موفقترین شرکتهای دنیا علاقهمند است از خواندن این کتاب بینیاز نیست و این ادعای شجاعانه به این دلیل نیست که ماخودمان این کتاب را نوشتهایم بلکه به این دلیل است که خواندن کتاب فواید آموختنی زیادی دارد.
در این تحقیق، ما مجموعهای از شرکتهای بهمعنای واقعی قدرتمندرا برگزیدیم که امتحان خود را طی زمان، پس داده و موفق باقی ماندهاند و آنها را از آغاز تا تمام فازهای توسعهشان تا به امروز مورد مطالعه قرار دادیم؛ و آنها را در مقایسه با مجموعه ای دیگر از شرکتهای خوبی که همان تلاشها را انجام دادهاند اما از نظر قدرت و منزلت به جایگاه شرکتهای موفق نرسیدهاند مطالعه نمودیم…
پیشنهاد ما به شما: چه کتاب های را برای بازاریابی بهتر بخوانیم؟
2. انتخاب عالی چرا بعضی از شرکتها با وجود همهی بحرانها، باز هم جهش میکنند؟ از جیم کالینز
«چرا برخی شرکتها با وجود همهی بحرانها، چندین دهه شکوفا باقی میمانند اما برخی دیگر از پا میافتند و از بین میروند؟» این پرسش بنیادین جیم کالینز، استاد بزرگ فوت وفنهای مدیریت در این کتاب است. او کار خود را با تمرکز بر پاسخ دادن به معمای «دیرپایی شرکتها» شروع کرده است. این کتاب شامل ضمیمههای مفصلی است که در آن، کالینز، روششناسی خود را بیان میکند و انتقــــادهــــای بالقـــــوه را به چـــــــالش میکشد.
رویدادهای بیثباتکننده در دنیا، در کشورها، در بازارها، در کار و در زندگی شما که برخلاف همهی انتظارات بودند… شاید بهتزده شوید، شاید حیرت کنید، شایدم شوکه ، خوشحال و یا حتی وحشت زده شوید؛ اما بهندرت میتوانید یگویید که از قبل همه چیز را پیشبینی کرده بودید. هیچکس نمیتواند تغییرات در روند زندگی را، با قطعیت پیشبینی کند. هیچ قطعیتی در زندگی وجود ندارد و آینده نامعلوم است. اما در دنیای تجارت در شرایط بحرانی چه اتفاقی میافتد؟ آیا مدیران توانمند میتوانند در چنین شرایطی کسبوکارشان را حفظ کنند؟ ما در این پژوهش یافتیم که برخی شرکتها و رهبران چنین دنیایی را فوقالعاده خوب هدایت میکنند. آنها نهتنها واکنش نشان میدهند؛ بلکه خلق میکنند. نهتنها دوام میآورند؛ بلکه موفق میشوند. نهتنها موفق میشوند؛ بلکه رشد نیز میکنند. آنها بنگاههای بزرگی را ایجاد میکنند که پایدار باقی میمانند. ما معتقدیم که هرجومرج، قطعیتنداشتن و بیثباتی خوب نیست؛ یعنی شرکتها، رهبران، سازمانها و جوامع در چنین شرایطی رشد نمیکنند. ولی بعضی از شرکتها در هر شرایطی باز هم رشد میکنند.
3. از عرش به فرش: شرکتهای قدرتمند چگونه سقوط میکنند از جیم کالینز
در کتابِ پرفروش «از عرش تا فرش: شرکتهای قدرتمند چگونه سقوط میکنند؟»، کالینز با این سؤالها مواجه شده و راهحلهایی را پیشنهاد میدهد؛ امیدهایی اساسی که میآموزند چگونه از سقوط دوری کنیم و اگر شرکتی خودش را در سراشیبی سقوط یافت، بتواند از میانهی راه بازگردد. پروژهی تحقیقاتی کالینز ــ که بیش از چهار سال کامل زمان برد، از پنج مرحلهای که به ورشکستگی منتهی میشود، پرده برداشت:مرحلهی اول: غرور ناشی از موفقیت ــ مرحلهی دوم: پیشروی بدون انضباط ــ مرحلهی سوم: انکار خطر و زیان ــ مرحلهی چهارم: بهدنبال راهی برای خلاصی از وضعیت ــ مرحلهی پنجم: واگذاری شرکت به یک رقیب و یا تسلیم و پذیرش مرگ. با شناخت مراحل سقوط و پیدا کردن راه حل، میتوان احتمال سقوط را کاهش داد.
گاهی شرکتهای بزرگ اشتباهات بدی مرتکب و بعداً دوباره سرِ پا می شوند. هر شرکتی ــ مهم نیست چقدر بزرگ باشدــ در معرض سقوط است؛ هیچ قانون طبیعیای نمیتواند با اقتدار تضمینی کند که شرکتی برای همیشه در قله بماند. برای تمامی برندها احتمال سقوط هست و غالباً هم همین میشود.
اما همانطورکه تحقیقات کالینز تأکید میکنند، بعضی از شرکتها میتوانند جان بهدر برند و گاهی اوقات از قبل هم قویتر میشوند؛ حتی بعد از اینکه به اعماق مرحلهی چهارم سقوط کرده باشند.«شرکتهای بزرگ ورشکست میشوند ولی غالب آنها دوباره رشد میکنند.»