استراتژی محتوا چه تفاوتی با بازاریابی محتوا دارد؟
درست است که بسیاری از مردم عبارات «بازاریابی محتوا» و «استراتژی محتوا» را به جای یکدیگر به کار میبرند، اما بهتر است بدانید این دو عبارت هم معنی نیستند چرا که می توان برای هر نوع محتوایی، فارغ از جنبۀ بازاریابی آن، استراتژی تعریف نمود.پس از الان مشخص کنیم که وقتی ما میگوئیم «استراتژی محتوا» منظورمان دقیقاً «استراتژی بازاریابی محتوا» است.
- استراتژی محتوا: راهکارهای داخلی و مدیریتی
- بازاریابی محتوا: تقویم تولید محتوا، ایجاد، گزینش، تبلیغات، تکرار
- استراتژی بازاریابی محتوا: چشم انداز، اهداف، شناسایی مخاطبان، سَبک و سیاق، ایدهپردازی، راهکار و مدیریت خارجی
استراتژی محتوا به چشم انداز کلی اهمیت میدهد و به دنبال یافتن دلایلِ تولید، مدیریت (و در نهایت بایگانی کردن و بروزرسانی) محتوا می گردد. استراتژی محتوا همۀ مطالب و محتوایی که مشتریان با آنها برخورد دارند را زیر نظر میگیرد و گاهی بازاریابی محتوا را همپوشانی میکند، به همین دلیل شما با مواردی در این مقاله برخورد خواهید کرد که شبیه به استراتژی محتوا هستند، اما دقیقاً همان موارد نیستند (در بالا به این موضوع اشاره نکردیم؟).
بازاریابی محتوا بر روی تاکتیکها و اجرای آنها تمرکز دارد؛ تولید، گزینش و ویرایش محتوا با اهداف بازاریابی. این موارد میتوانند شامل هر چیزی شوند، از پُستهای وبلاگ تا صفحۀ تایید پرداخت. همۀ این کارها برای ایجاد اطمینان بین محصولات/خدمات یک شرکت و بازار (در راستای فروش بیشتر) صورت می گیرد. به طور خلاصه میتوان گفت هدفِ بازاریابی محتوا، تولید نوعی محتواست که نه تنها مردم را به خرید ترغیب میکند، بلکه به آنها در روندِ خریدِ محصول کمک میکند.
برای مثال، ممکن است یک کارشناس استراتژی محتوا تشخیص دهد بین یک شرکت و مشتریانش اعتماد زیادی وجود ندارد. وظیفۀ او این است که راهکارهایی برای ایجاد اطمینان بین یک شرکت و مشتریانش ارائه دهد. حال، یک بازاریاب محتوا ممکن است برای به دست آوردن اعتماد مشتریان با موسس آن شرکت مصاحبه ای انجام دهد. می بینید که این روش ها چگونه یکدیگر را کامل میکنند؟
چشم انداز: بدانید به کجا می روید
هنگامی که سوالاتی مانند «ما چه کار می کنیم؟» یا «چرا دوباره داریم این کار را انجام می دهیم؟» برایتان پیش میآید، استراتژی بازاریابی محتوا می تواند راهنمای شما باشد. شما به استراتژی نیاز دارید که مختص به شرکت، مخاطب و شرایط شما باشد تا بتواند چارچوبی برای پاسخ دادن به این سوالات ایجاد کند. اما در عین حال این استراتژی باید به گونهای باشد تا نسبت به تغییر شرکت، مخاطبان و شرایط کاری شما انعطافپذیر باشد.
بهتر است استراتژی شرکت خود را برای 3 تا 5 سال آینده برنامهریزی کنید و سپس برای دست یابی به آن چشم انداز، محتوای خود را برنامهریزی کنید. از خود بپرسید «چه نوع محتوایی میتواند طی 5 سال من را به اهدافم برساند؟». این موضوع اساس استراتژی شما خواهد بود. با پرسش این سوال، شما در مسیر ایجاد و توسعۀ استراتژی محتوا قرار میگیرید.
مخاطبان خود را بشناسید
قدم بعدی در توسعۀ استراتژی محتوا این است که بفهمید با چه اشخاص و با چه سلیقههایی در ارتباط هستید (یا میخواهید در ارتباط باشید). شما باید تمام اطلاعات مرتبط با مخاطبان خود را بدانید. اطلاعاتی مانند:
- آمار مرتبط با جمعیت (سن، جنسیت، محل زندگی و …)
- مخاطبانتان به غیر از سایت شما، از چه نوع وبسایتهایی دیدن میکنند؟
- مخاطبانتان از چه ابزارهایی برای برقراری ارتباط استفاده میکنند؟ (مثلاً مخاطبانتان بیشتر از توئیتر استفاده میکنند یا اینستاگرام؟)
- مخاطبانتان تحت تاثیر حرف چه افرادی هستند؟ (اشخاص یا حتی برندهای مورد علاقۀ آنها چه کسانی هستند؟)
- نیازهای ایشان نشان دهندۀ چه چیزی است؟
در فصل های بعدی، زمانی که دربارۀ ایده پردازی صحبت می کنیم با معرفی ابزارها و راهکارهای مختلف، موضوعِ شناختِ مخاطبان را دقیق تر بررسی خواهیم کرد. در حال حاضر کافیست بدانید که استراتژی محتوای شما بدون شناخت کافی از مخاطبانتان کامل نخواهد شد.
بررسی محتوا
یکی از مراحل مهم در ایجاد استراتژی بررسی محتواست؛ نگاهی عمیق به محتوایی که تولید کردهاید. به یاد داشته باشید که بررسی محتوا بعضی اوقات با استراتژی محتوا اشتباه گرفته میشود، اما بررسی محتوا در حقیقت یکی از چند مرحلۀ ایجاد یک استراتژی موثر است.
در این بخش از مقاله، نکات ابتدایی بررسی محتوا را توضیح خواهیم داد. این نکات ابتدایی مهمترین قسمتها در بررسی یک محتوا هستند و رعایت کردن آنها بسیار آسان است. آمادهاید؟
مرحلۀ 1: فهرست محتوای موجود
برای آغاز روند بررسی محتوا، در ابتدا فهرستی از محتوای موجود در سایت خود تهیه کنید. اگر وبسایت کوچکی دارید میتوانید به صورت دستی این کار را انجام دهید، اما اگر مطالب سایتتان زیاد است میتوانید از ابزارهایی مانند Screaming Frog استفاده کنید. ابزار Screaming Frog فهرست کاملی از URLهای موجود در وب سایتتان تهیه میکند.
مرحلۀ2: اضافه کردن معیارهای مهم در موفقیت
هنگامی که همۀ این موارد را بررسی کردید، می توانید معیارهای موفقیت را برای هر کدام از پُست ها اعمال کنید. این معیارها بر اساس اهدافِ استراتژی شما متغیر هستند، اما فهرست زیر میتواند شروع کار را برایتان راحتتر کند.
- ترافیک
- معیارهای مشارکت (زمانی که در وب سایتتان صرف می شود، تعداد صفحاتی که مشاهده می شود)
- به اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی
- تبدیل کاربر به مشتری
همۀ این اطلاعات را در یک جا دارید؟ چه عالی! قسمت سخت کار تمام شده است و تازه قسمت هیجان انگیزه ماجرا شروع شده است!
مرحلۀ 3: آنالیز دادهها برای یافتن الگوها
در این مرحله باید به دنبال الگوهای رفتاری باشید که برایتان موفقیت آمیز بوده اند تا بتوانید دیگر مطالب خود را بر اساس آنها ارتقا دهید. فراموش نکنید در بین مطالب شما خلاءهایی نیز وجود دارد به این معنی که برخی اوقات محتوایی که احتیاج دارید در وب سایتتان وجود ندارد.
آیا برای هر ابزاری که در وبلاگ خود معرفی کرده اید یک پُست مجزا دارید؟ آیا مطالب شما تنها برای افراد متخصص نوشته شده اند؟ تا به حال فکر کرده اید شاید مخاطبان تان افرادی مبتدی باشند که میخواهند از تجربیات آدمهای با تجربه استفاده کنند؟ بررسی و طبقه بندی مطالب سایت بر اساس کیفیت به شما بینش جدیدی نسبت به مطالب و کاربرانتان خواهد داد. به این ترتیب شما نقاط قوت و ضعف مطالب وبلاگ خود را خواهید شناخت.